علائم پیدایش اضطراب

اضطراب پدیده‌ای طبیعی است و همگان آن را در وهله هایی از زندگی خویش احساس می‌کنند . 

اضطراب پاسخی ضروری به استرس است و فرد را به هنگام مواجهه با خطر ، برای فعالیت و واکنش آماده می‌کند . در مواقع بسیاری چنین پاسخی عقلانی و حتی حیاتی است .

به هنگام وجود خطر یا استرس واقعی ، بدن از طریق رهاسازی آدرنالین ، خود را برای واکنش آماده می سازد ، احساسات بدنی اضطراب آشکار می‌شود . نگرانی فرد به دلیل پاسخ‌های فیزیولوژیک بدن او به استرس ، ممکن است به جای آن که به او قدرت ببخشد ، وی را ناتوان کند . به همین ترتیب ، در پاسخ به استرس ، تغییراتی روان شناختی نیز رخ می دهد که باعث هوشیاری و تمرکز هر چه بیشتر ما می شود . این امر ، به هنگامی که لازم است به سرعت بیندیشیم و زمانی برای حواس پرتی در اختیار نداریم ، مسلما به سود ماست . زمانی که هوشیاری ، به حساسیت مفرط و نگرانی مزمن تبدیل شود ، پاسخ روانشناختی به استرس دیگر کارآمد نخواهد بود . این واکنش به نوبه خود ، تمرکز حواس و حافظه را مختل می کند .

علائم

اضطراب سه مولفه دارد : علائم رفتاری ، علائم فیزیکی و افکار نگران کننده .

علائم رفتاری

اضطراب مستقیماً می توانند بر رفتار تاثیر منفی بگذارد و به عملکرد آسیب رساند . مثلاً امکان دارد باعث لکنت زبان ، بی خوابی ، پر حرکتی و رفتارهای تکراری شود . شایع‌ترین اختلال رفتاری ناشی از اضطراب ، اجتناب یا گریز است .

علائم فیزیکی

افراد می‌توانند بیش فعالی دستگاه عصبی سمپاتیک یا افزایش تنش عضلانی را به شکل انواع پاسخ های بدنی احساس کنند و برای درمان آن ها در پی کمک پزشکی برآیند . علائم تنفسی عمومی مشتملند بر : احساس انقباض در قفسه سینه ، اشکال در نفس کشیدن ، بیش تنفسی . عوارض قلبی-عروقی نیز عبارتند از : تپش قلب ، ناراحتی یا درد در ناحیه قلب و زُق زُق کردن گردن . درد های مربوط به سیستم عصبی مرکزی عبارتند از : زنگ زدن گوش ، تاری دید ، احساس گِزگِز و سرگیجه .
علائم دستگاه معده- رودهای عبارتند از : خشکی دهان ، مشکلات بلع ، ناراحتی معده و نفخ .همچنین در فرق سر ، درد معمولاً به صورت دو طرفه و به شکل سردرد تنشی احساس می شود . تنش در عضلات دیگر ، شاید به صورت درد یا سفتی احساس شود و ممکن است دست ها به لرزند . نتیجه محتمل تنش عضلانی ، خستگی است .

افکار نگران کننده

این  افکار ، فکرهایی پریشان کننده و اغلب تکراری هستند که با افزایش سطح برانگیختگی همراهند .این نوع افکار یا خیال پردازی ها به خطر احتمالی تهدید فیزیکی بیرونی مربوط هستند ، ولی غالبا ترس از آسیب روانشناختی یا فیزیولوژیک را نیز در پی دارند . مثلاً ممکن است مسافری در هواپیما مداوما نگران برخورد آن با چیزی در هوا باشد . یا فردی شاید از این بترسد که در یک مغازه شلوغ به زمین بخورد و دست و پا چلفتی به نظر آید . مبتلا به حمله هراس ممکن است هراس خود را به صورت شروع بیماری جسمی یا روانی سوء تعبیر کند . غالبا پی بردن به تنش جسمی که بعدها توسط افکار نگران کننده تداوم می یابند ، به چنین نگرانی‌های دامن می زنند .