در این پست در ادامه ی پست قبلی چند شعر کودکانه ی دیگر هم برای شما آماده کرده ایم تا به دلبندتان آموزش دهید.
شعر های کودکانه ی شاد:
شعر کودکانه ی برف:
نی نی توی حیاطه
چشمش به آسمونه
منتظره برف بیاد
از ابر، دونه دونه
به ابر میگه: «چرا کم
برف میآری واسه مون
زمستونه! لم نده
بیکار توی آسمون
برفهای دیروز تو
هی چیکه چیکه آب شد
اون آدم برفیای که
ساخته بودم خراب شد
برفهای سردتر بریز
توی حیاط خونه
برفی که زود آب نشه
یکی دو روز بمونه!
شعر کودکانه ی مورچه:
تو مثل نقطه هستی
سیاه و ریز ریزی
ولی باید بدانی
برای من عزیزی
برای دیدن تو
کنارت مینشینم
کمی خم میشوم تا
تو را بهتر ببینم
همیشه صبح تا شب
فقط مشغول کاری
تو خیلی دانه حتماً
میان لانه داری
دلت میخواهد الآن
بیایی روی پایم
چرا پس ساکتی تو؟
بگو الآن میآیم
تو را من دوست دارم
خودت شاید ندانی
تو کوچولوترین دوست
برایم در جهانی
شعر کودکانه ی بابا:
تا تلفن صدا کرد
خندهکنان دویدم
صدای بابایم را
از توی آن شنیدم
شنیدم او لپم را
مثل همیشه بوسید
من این جا خنده کردم
بابا از آن جا خندید
وقتی که خنده میکرد
انگاری پشت در بود
صدای بابا اینجا
اما خودش سفر بود
شعر کودکانه بهداشت
اي بچه بي دندون
نرو سراغ قندون
كمتر بخور شيريني
شب خواب بد مي بيني
خواب يه كرم گنده
كه دندوناتو خورده
زود باش برو مسواك كن
تا همه شو نخورده
بچه خوب هميشه
دندوناشم تميزه
شعر کودکانه ی مامان گلی:
مادربزرگ مهربون
با پارچههای رنگارنگی
دوخته برام عروسکِ
با نمک و خیلی قشنگی
روسری کرده سرش
پاچین گلدار به تنش
یه عالمه پنبه و پشم
گذاشته توی بدنش
با نخ آبی رو لبش
یه خال آبی کاشته او
اسم عروسک منو
«مامان گلی» گذاشته او
شعر کودکانه ی خورشید خانم:
خورشید خانم که خسته بود
رفت پشت اون کوه کبود
هلال ماه ابرو کمان
نشست کنار آسمان
ستارهها دور و برش
الماس میریختند به سرش
وقتی که شب سحر شد
خروس از آن خبر شد
قوقولی قوقو را سر داد
به بچهها خبر داد:
کی خواب و کی بیداره
صبح شده وقت کاره
شعر کودکانه ی لی لی حوضک:
لیلی، لیلی حوضک
گنجیشکه اومد آب بخوره
افتاد تو حوضک
این یکی درش اورد
این یکی آبش داد
این یکی نونش داد
این یکی گفت: کی هلش داد؟
این یکی گفت: منِ منِ کله گنده
شعر کودکانه ی شیر:
شیر بخورید مفیده
مانند برف سفیده
کاملتر از این غذا
کس ندیده تا حالا
شیر بخوریم سیر میشیم
قوی مثل شیر میشیم
هر روز اگه بنوشیم
هیچوقت مریض نمیشیم
شعر کودکانه ی گنجشکک اشی مشی:
گنجشکک اشیمشی
لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی
برف میاد گولّه میشی
میافتی تو حوض نقاشی
میگیرتت فراش باشی
میکشتت قصاب باشی
میپزتت آشپزباشی
میخورتت حاکمباشی
امکان ارسال نظر برای این مطلب وجود ندارد.