• جستجو
  • 1403/01/09
مدارا با خلق

حکایت مدارا با خلق

  • نویسنده سایت
  • مذهبی
  • حکایت و داستان های قرآنی
  • 1
  • ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهار شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۴۶
به اشتراک بگذارید

پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : عاقلترین مردم کسی است که با مردم بیشتر مدارا کند .

حکایات
همسر یکی از حکیمان و فرزانگان با او سر ناسازگاری داشت . زن ، ناسزا می گفت اما حکیم جواب نمی داد و همچنان مشغول مطالعه بود . زن که همزمان با ناسزایی ، سرگرم ، شستن لباس بود ، از سکوت حکیم ، خشمش بیشتر شد و آب آلوده و صابونی طشت را روی سر و صورت و کتاب وی پاشید به طوری که سر و صورت او کاملا خیس شد . آن حکیم در این هنگام سر از کتاب برداشته ، رو به زن کرد و گفت : تا به حال مثل ابر ، رعد و برق داشتی ؛ اکنون باران فرستادی !
تیغ حلم از تیغ آهن تیزتز    بل ز صد لشگر ظفر انگیزتر


حکایت سائل بی ادب
روزی شیخ جعفر (کاشف الغطاء) مبلغی پول بین فقرای اصفهان تقسیم کرد و سپس به نماز جماعت ایستاد . بین دو نمازکه مردم مشغول تعقیب بودند ، سیدی آمد و آمد تا مقابل امام جماعت رسید و گفت : ای شیخ ، مال جدم (خمس) را به من بده .
شیخ فرمود : قدری دیر آمدی ، متاسفانه چیزی باقی نمانده است . سید بی ادب با کمال جسارت ، آب دهان خود را به ریش او انداخت ! امام جماعت نه تنها هیچ گونه عکس العملی خشونت آمیزی از خود نشان نداد ؛ بلکه برخاست و در حالی که دامن خود را گرفته بود میان صفوف نمازگزاران گردش کرد و گفت : هر کس ریش شیخ را دوست دارد به سید کمک کند . مردم که ناظر این صحنه بودند اطاعت نموده ، دامن شیخ را پر از پول کردند . شیخ همه ی پول ها را آورد و به آن سید تقدیم کرد و آن گاه به نماز عصر ایستاد .


من بد کنم و تو بد مکافات دهی     پس فرق میان من و تو چیست ؟ بگو

 

با تو گویم که چیست غایت حلم     هر که زهرت دهد شکر بخشش
کم مباش از درخت سایه فکن         هر که سنگت زند ثمر بخشش

 

بدی را بدی سهل باشد جزا         اگر مردی «اَحسِن اِلی مَن اَسا»

 

گذشت و مهربانی را عزیزم از درخت آموز     که سایه از سر هیزم شکن هم برنمی دارد
 

امتیاز شما به مطلب چقدر است ؟

  • 2

  • 0

  • 0

بدون نظر

امکان ارسال نظر برای این مطلب وجود ندارد.