• جستجو
  • 1403/02/06
افسردگی

افسردگی پس از زایمان

  • نویسنده سایت
  • مادر و کودک
  • پس از زایمان
  • 3
  • ‫۵ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۳۰ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۱۷
به اشتراک بگذارید

بارداری و زایمان ، روندهای تکاملی قابل توجهی برای اکثر زنان هستند . برای تطابق موفقیت آمیز با بارداری و زایمان ، سازگاری های فیزیکی ، درون فردی ، اجتماعی و خانوادگی ضرورت دارد .

افسردگی پس از زایمان اختلالی است که ممکن است علاوه بر خود مادر ، عوارض جبران ناپذیری بر بنیاد و نظام خانواده ی او ایجاد کرده ، باعث سردی در روابط عاطفی و زناشویی زوجین و همچنین عقب افتادن رشد جسمی و روحی کودک در اثر بی توجهی مادر به او گردد .


پس از زایمان ممکن است مادر نسبت به نوزادش دو احساس مختلف و متضاد داشته باشد ، یکی عشق و علاقه فراوان و دیگری احساس عدم علاقه و طرد او . چنان چه احساس دوم قویتر باشد نباید نگران شد ، زیرا مهر ورزیدن به نوزاد مانند هر عشق دیگری ، گاه آنی صورت گرفته و گاه به مدت زمان طولانی نیاز دارد . احتمالا مادر گرسنه است و یا ممکن است مایل باشد در محیطی آرام برای ساعاتی بخوابد . چنان چه زایمان اول او باشد ، به تدریج متوجه می شود که چگونه باید به نوزادش شیر داده و از او مراقبت کند . همچنین از دیدن چهره نوزاد ، کارها و شنیدن صدای او لذت خواهد برد .


در بسیاری از زنان در روزهای اول بعد از زایمان ، شادمانی و حیرت ناشی از تولد نوزاد تا حدودی رنگ می بازد . در این زمان مادر ، یک فرزند دوست داشتنی ولی پر زحمت دارد ، خوابش خراب شده ، سینه اش کمی دردناک است و ... در این حالت مادر احساس افسردگی می کند و یا ممکن است گریه کرده و یا دم دمی مزاج باشد . این مسئله باید از طرف همسر و اطرافیان درک شود تا مادر در طی ده روز تا 2 هفته ی آینده به حال اول خودش برگردد . علت اصلی آن شاید تغییر میزان هورمون هایی باشد که در دوران بارداری بیشتر از حد طبیعی ترشح شده اند و این حالت در دوران قاعدگی نیز مشاده می شود . علل دیگر این حالت ، برخی جنبه های مراقبت از کودک یا افزایش ناراحتی های خود مادر ، احساس به دام افتادگی ، عصبانیت از پدر بچه و بچه ، نگرانی خود در مورد بدنش ، سازگاری و کیفیت روابط زناشویی ، مشاجره های روزمره ، عدم حمایت شوهر از زن ، فقدان حمایت اجتماعی در خلال حاملگی و در مواردی نیز عکس العمل در مقابل تاثیرات عمیق زایمان و مواجهه با مسئولیت های جدید می باشد .

 

طبقه بندی عوامل استرس زا به طور کلی همراه با نمونه هایی از موضوعات گزارش شده :

•    علائم فیزیکی (مانند خستگی ، درد کل بدن ، آشفتگی های استراحت و خواب)

•    تغییرات الگوهای زندگی (عوض شدن نظم خانه و فضاها ، فعالیت ها ، مسئولیت ها ...)

•    ویژگی های بدن (وزن بدن ، احساس فرد در رابطه با نامتناسب بودن اندام و ...)

•    عوامل مالی (خرید وسایل مورد نیاز ، فقدان درآمد منظم و ...)

•    عوامل خانوادگی (والدین ، فقدان حمایت ها و ...)

•    عوامل احساسی (تغییرات خلق و تحریک پذیری ، بی حوصله شدن ، وحشت ، نگرانی و ترس ، خشم ، دودلی ، احساس عجز ، احساس تنهایی و گناه  و...)

•    نگرانی های مربوط به حاملگی (ترس از سقط جنین ، عوارض و خطرات حاملگی ، زایمان پیش از موعد و ...)

•    وضع حمل و زایمان (وحشت ، درد و ناراحتی ، انتظار و ...)

•    عوامل اجتماعی (کاهش یافتن موقعیت های اجتماعی ، واکنش دیگران ، شغل ، زمینه فعالیت ، محل تحصیل و ...)

•    دوستان همسر (واکنش ها و پیشنهادها ، مشکلات رضایتی و زناشویی)

•    نگرانی مربوط به احساس مادر شدن (نقش مادر و مسئولیت های آن ، شیردادن ، مراقبت از کودک)

•    رفتارهای نوزاد (گریه کودک ، ناراحتی های کودک)

•    آسایش کودک (سالم یا بیمار بودن کودک ، طبیعی بودن کودک و ...)

•    کودکان دیگر خانواده (رقابت و حسادت خواهر و برادر و ...)

 

این فسردگی با نشانه هایی از جمله : افسردگی خَلقی و تغییر خَلقی ، کاهش علاقه به فعالیت ها ، تغییر اشتها ، خستگی ، دشواری های خواب ، دشواری در مراقبت از کودک ، احساس گناه ، اعتماد به نفس پایین ، دشواری و ضعف در تمرکز و در موارد حاد فکر کردن به خودکشی مشخص می شود . شدت این اختلال می تواند درجات بسیار مختلف داشته باشد و از مرحله غمگین بودن تا مراحل شدید که همراه با هزیان و توهم و غیره است ، متفاوت باشد و گاه تاثیر نامطلوبی بر روی نوزاد خواهد گذاشت . 
برای غلبه بر این مشکل ، همسر مهمترین نقش را می تواند داشته باشد . حمایت و کمک همسر و اطمینان دادن به او در این که می تواند مسئولیت مادری را بر عهده بگیرد و از شیر خود کودک را تغزیه کند ، در رفع افسردگی بسیار موثر می باشد . استراحت کافی در شب و حتی در طول روز و همچنین از بین بردن عوامل اضطراب و نگرانی و حمایت های خانواده و مادران می تواند راه های دیگر برای درمان این بیماری باشد .
 

نمونه شایعی از افسردگی و اثرات ناشی از ان

در دوره ی پس از زایمان ، زن با کودک خود در خانه می ماند و شوهر وی به صورت تمام وقت کار می کند . در پایان روز ، زن احساس می کند که به دوری موقت از مسئولیت های خود نیاز دارد ، اما شوهر وی این احساس را دارد که نیازمند استراحت پس از کار است . نتیجه ی آن ایجاد رفتارهای منفی و عدم وجود ارتباطات مثبت بین والدین است . زن ممکن است نتواند نیازهای خود را با شوهر در میان بگذارد و در نتیجه به علت پاسخ ندادن شوهر به نیازهای وی ، از دست او خشمگین شود . شوهر هم ممکن است خشم زن را حس کرده و با کنار کشیدن خود ، خشم و احساس ناتوانی زن را افزایش دهد . توجه و آگاهی نسبت به این موقعیت ، باعث می شود زوجین ارتباط روشنی با هم برقرار کرده و با یک روش مورد قبول دو طرفه ، کارهای خانه و مراقبت از کودک مشارکت کنند .

امتیاز شما به مطلب چقدر است ؟

  • 0

  • 0

  • 0

بدون نظر

امکان ارسال نظر برای این مطلب وجود ندارد.